سلاااااااااااااااااام...
مطلب این دفعه خیلی جالبه! مطمئنا همه دوست دارن برای یک بار هم که شده ناپدید بشن...
مخصوصا سر جلسه ی امتحان البته این کار عواقبی هم داره که علم بشر فعلا راه حلی براش نداره!!
امیدوارم لذت ببرید.نظر هم یادتون نره!
ایده نامرئی یا ناپدید کردن اجسام ایده جدیدی نیست کشورهای پیشرفته صنعتی از سالیان پیش مقتضیات نظامی و امنیتی خود درصدد یافتن راهی برای انتقال اجسام بدون حمل کردن آنها و فقط از طریق جابجایی ذرات (teleportation) با ناپدیدسازی بودند که بدین وسیله بتوانند تجهیزات و دستگاههای نظامی خود را از دید دشمن پنهان نمایند و یا سریعاً به محل دیگری منتقل کنند.
به طور کلی یک جسم زمانی برای چشم قابل رویت است که چشم نوری از آن جسم دریافت کند بنابراین، اگر به هر طریقی بتوان جلوی بازتابش نور از سطح جسم گرفت و یا نور را منعکس شده را جذب نمود. در این صورت آن جسم قابل مشاهده نیست تکنیک دیگر آن است که پرتوهای نورانی که به جسمی میرسد به جای برگشت و بازتابش به دور جسم بگردند که ابر ماده ها یا در اصطلاح Metamaterial، از این شیوه استفاده میکنند یعنی با پوشاندن جسم با این مواد نور تابیده شده دور آنها میگردد، بنابراین، نامرئی میشوند و حتی با این شیوه میتوان آنها را از دید دستگاه های ردیاب و رادار نیز پنهان کرد.
در طول این سالها، شیوه های مختلفی برای این منظور آزمایش شده اند؛ روش هایی مانند استفاده از پوششهای نامرئی کننده پرتوها یا سپرهای پلاسمایی به کارگیری ابر ماده ها ایجاد میدانهای الکترو مغناطیسی و به تازگی نیز با توسعه فناوری نانو، بکارگیری این فناوری در ناپدید کردن اجسام مورد توجه قرار گرفته است. روش نامرئی کردن با کمک نانو ذرات، توسط محققان دانشگاه برکلی آمریکا محقق شده است که در طی آن توانسته اند ماده خاصی بسازند که موجب تغییر جهت نور در اطراف شی میشود این محققان از این طریق توانسته اند برای اولین بار یک جسم سه بعدی بسیار کوچک را از نظر پنهان کنند البته قابل ذکر است که دانشمندان دانشگاه برکلی پیشتر موفق شده بودند اشیای بسیار باریک دو بعدی را نامرئی کنند این فناوری جدید مثل آبی که سطح یک سنگ را میپوشاند. عمل میکند ماده ای که برای نامرئی کردن اشیا تولید شده است. در ابعاد کوچک موفق بوده است و دانشمندان امیدوارند که با گسترش این فناوری بتوانند در آینده به نامرئی کردن اشیای بزرگ و حتی موجودات بپردازند اکنون بد نیست که ماجرای اولین تجربه انسانی را در این خصوص، با هم مرور نماییم.
سابقه ای از اولین تجربه انسانی
به طوری که سوابق تاریخی در این زمینه، نشان میدهد در سال 1943آزمایشی جهت ناپدید کردن و انتقال دادن به فاصله ای دور انجام شده است که از نظر فنی موفقیت آمیز بوده ولی از دیدگاه عامل انسانی کاملاً با شکست مواجه شده است و به همین دلیل نیز پیگیری آن ادامه پیدا نکرد. در مورد تاریخچه انجام این آزمایش. باید گفت پس از آنکه آمریکا با سوء استفاده از نظریه نسبیت اینشتین (Theory Of Relativity) و با شکافت هسته اتم موفق شد بمب اتم بسازد و موجب مرگ شمار بسیاری از مردم در ژاپن شد، نیروی دریایی آمریکا تمام امکانات و وقت خود را معطوف به نظریه دیگری از اینشتین به نام نظریه میدان واحد (Unified field Theory) میکند. اینشتین درصدد بود که با این نظریه ثابت کند الکتریسیته، مغناطیس و گرانش سه حوزه تفکیک ناپذیرند. به عنوان مثال، اگر الکتریسیته تغییر پیدا کند، گرانش هم تغییر خواهد کرد و بدین صورت با تغییر الکتریسیته می توان گرانش را کنترل کرد. هر چند که بعدها سه عامل دیگر یعنی نور، فضا و زمان هم افزوده شدند. نیروی دریایی ایالات متحده با اطلاع از ابعاد گسترده نظریه میدان واحد اینشتین و کاربرد آن تصمیم میگیرد که به صورت مخفیانه این نظریه را آزمایش کند. بعد از آزمایشات اولیه که تحت نظارت نیروی دریایی آمریکا صورت می گرفت، تصمیم بر آن شد که تعدادی حیوان از جمله گوسفند و بز را در داخل یک کشتی قرار دهند و انتقال آنها را آزمایش کنند. این حیوانات داخل قفسهای فلزی و در عرشه کشتی بودند. کشتی برای چند دقیقه کاملاً ناپدید شد ولی وقتی ظاهر شد، تعدادی از حیوانات گم شده بودند و روی بدن بقیه هم آثار سوختگی دیده میشد. قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه، هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد ولی با این حال، در سال 1943 ناوشکن (USS Eldridge DE 173) با تمام خدمه اش بدون اینکه مطلع باشند، مورد آزمایش قرار گرفت. این آزمایش که به طور سری در فیلادلفیا انجام شد، بعدها به نام آزمایش فیلادلفیا (Philadelphia Experiment) یا پروژه رنگین کمان (Rainbow Project) معروف گردید. اما در طی سالیان بعد، نیروی دریایی امریکا که مسئول مستقیم این پروژه بود، آن را انکار کرد. آزمایشی که در فیلادلفیا صورت گرفت بعدها به طرز اسرارآمیزی با پروژه مشابهی به نام پروژه مونتاک (Montauk) پیوند خورد.
شواهد و مدارکی چند سال بعد از این واقعه توسط محققان به دست آمد که صحت این ماجرا را تایید مینماید. لازم به ذکر است که در همین زمان، یعنی در سال 1943، آلبرت اینشتین از مشاوران پاره وقت سازمان نیروی دریایی امریکا بود. جان ون نومن (John Von Neumann) همکار نیکلاس تسلا (Nicolas Tesla) فیزیکدان مشهور نیز مسئول پروژه فیلادلفیا بود. نیروی دریایی آمریکا برای انجام این آزمایش، ژنراتور بسیار بزرگی را روی عرشه ناوشکن نصب کرده بود که میدان مغناطیسی بزرگی به قطر 100 یارد را در اطراف ناوشکن ایجاد کرد گرچه بنابر نظر عدهای این آزمایش در اصل به منظور پنهان کردن کشتی از دید رادار ترتیب داده شده بود ولی نتیجه چیز دیگری بود. در این آزمایش افرادی که در نزدیکی میدان مغناطیسی در دو کشتی مجاور آن بودند، خدمه Eldridge را به صورت مبهم در میان آسمان و دریا میدیدند ولی ناوشکن از نظر آنان ناپدید بود. کسانی که کمی دورتر بودند، تصویر منعکس شده ناو را در آب میدیدند و افرادی هم که فاصله آنان بیشتر بود هیچ اثری از ناوشکن نمی دیدند. البته این آزمایش از نظر فنی موفقیت آمیز بود و کشتی نامرئی و از صفحه رادار محو شد اما از نظر حفظ جان خدمه کشتی، نتایج بسیار بدی به بار آورد. همچنین باید اشاره کنیم که کشتی مزبور چند ثانیه پس از ناپدید شدن از بندر فیلادلفیا، در سواحل بندر Norfolk واقع در ایالت ویرجینیا، ظاهر و رویت شده است ولی زمانی بعد محو شده و دوباره به بندر فیلادلفیا بازگشته است.در جریان این آزمایش و پس از ظاهر شدن ناوشکن، بسیاری از خدمه آن زنده زنده در آتش سوختند، برخی دیگر دچار حمله قلبی و بعضی دیوانه شدند، عده ای هم در بدنه و دیواره های فولادی کشتی فرو رفته و ذوب شدند. اما اثرات مخرب انسانی آن، بعد از آزمایش هم ادامه داشت. تعدادی از افراد زنده مانده، ظاهراً سالم بودند اما به مرور، اتفاقات عجیبی برای آنها رخ داد، آنان گاهی در جا خشک و بیحرکت (Freeze) میشدند، چون هنوز تاثیر میدان نیرو بر بدنشان باقی بود. بعد، همین آدم های بیحرکت نیز محو و ناپدید میشدند. بدین ترتیب، نتیجه ای اسف بار بر جای گذاشت.سخن آخر
امروزه، دانشمندان امیدوار هستند که با بهره گیری از شیوه های جدیدتر و با هزینه ای کمتر بتوانند اجسام بزرگ و نمونه های واقعی را نامرئی کنند، هر چند که در شاخه ای از این پروژه که مربوط به هواپیماهایی است که از دید رادار مخفی هستند، موفقیت های خوبی حاصل شده است. اما نامرئی کردن آنها کاری دشوارتر است؛ به ویژه، نامرئی کردن جسمی که در حال حرکت با سرعت متغیر است.
سلام
لطفا فونتهاتو بزرگنتر انتخاب کن نمیشه خوندشون ها
سلام...
ممنون از تذکرت. فونتها رو بزرگتر کردم.
جالب بود ، فکر کنم شعبده بازها هم از این روشها استفاده می کنند ، مثل کریس آنجل و ...
سلام...مطلبت فوق العاده جالب بود....خوشم اومد...مرسی...
سلام
خیلی جالب بود
یعنی میشه دیه روزی ناپدید شیم
اونم سر جلسه امتحان چه حالی میده:))
میسی اومدی
ممنون
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
با قایقم نشسته به خشکی
فریاد می زنم:
« وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
و فاصله است آب
امدادی ای رفیقان با من »
گل کرده است پوزخندشان اما
بر من ،
بر قایقم که نه موزون
بر حرفهایم در چه ره و رسم
بر التهابم از حد بیرون.
در التهابم از حد بیرون
فریاد بر می آید از من:
« در وقت مرگ که با مرگ
جز بیم نیستیّ وخطر نیست ،
هزّالی و جلافت و غوغای هست و نیست
سهو است و جز به پاس ضرر نیست. »
با سهوشان
من سهو می خرم
از حرفهای کامشکن شان
من درد می برم
خون از درون دردم سرریز می کند!
من آب را چگونه کنم خشک؟
فریاد می زنم.
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یک دست بی صداست
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب.
فریاد من شکسته اگر در گلو ، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم.
فریاد می زنم!
گاهی نیاز داریم که کسی فقط حضـــــــــــــــــور داشته باشد
نه برای اینکه چیزی را درست کند یا کار خاصی انجام دهد
بلکه فقط به این خاطر که احساس کنیم کسی کنارمان هست و به ما اهمیـــــــــت می دهد...
...........................
باحال بود فک کن همه معدلا ۲۰ میشه
به امید اونروزی که بشه نامرئی بشیم و همه رو پخخخخخخخ کنیم!!
به امید آن روز!!
واوووو
به هر چیزی در مورد ازمایشات از ارتش امریکا میشه باور داشت.اونا برای منافعشون هر کاری میکنن.ازمایش روی ادما ک سهله.
لینکت کردم....
جوابت اشتب بود...
مرسی که اومدی.........
ممنون از اینکه سر زدی. وجدانن دو-سه بار خبر دادم قبلا.
بازم گلی به معرفتت.
سلام؛
خیلی جالب بود و البته تأسف بار ! ایالات متحده تو انجام دادن چنین آزمایشاتی که منجر به مرگ تعدادی انسان بی گناه میشه زبانزده !
اینو میگن یه مطلب کنجکاوانه ، من که واقعاً کنجکاو شدم بیشتر راجع بهش تحقیق کنم. مرسی.
سلام عزیزم ممنونم که بهم سر زدی آپ خوبی بود
سلام واقعا جالبه تا حالا نشنیده بودم
مسی جالب بود. ولی خیلی طولانی بود تا آخر نخوندم
*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
با دو تا مطلب واقعی و تامل برانگیز آپـــــــــم . نظر یادت نره
آپم خوشحال میشم سر بزنی
سلام عزیزم.
با سه بست جدید منتظر نظرات خوبت هستم
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی
بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند.
شب یلدایتان پرستاره و پر خاطره باد
کسی را میخواهم، نمییابمش
میسازمش روی تصویر تو
و تو با یک کلمه فرو میریزیاش
تو هم کسی میخواهی، نمییابیش
میسازیاش روی تصویر من
و من نیز با یک کلمه …
اصلا بیا چیز دیگری نسازیم
و تن به زیبایی ابهام بسپاریم
فراموش شویم در آنچه هست
روی چمنهای هم دراز بکشیم
به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم
بگذار دستهایم در آغوش راز شناور شوند
رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید!
سلام
عالی بود ممنون
khob hala man chejuri napadid besham?????!!!!!!!!!!!!!!
han???!!!!!!!!!!!!
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***____من آپم____________***
_***______مشتاق نیم نگاهی_***
__***_______هرچند گذرا____***
___***_________________***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨ ¸.•*´¨)¸.•*´¨)¸.•*
............................
فاصله ...
آنچنان هم که می گویند دور نیست
گاهی چنان به من نزدیکی
و گاهی چنان دور
که محو بودنم در تو عجیب نیست
از دلم تا دلت راهی نیست
تو مرا بخواه
تا بدانی فاصله ها بی معنی است ...
مرسی گلم
...............
یکشبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
گفت یارب از چه خوارم کرده ای؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای؟
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگت پیدا و پنهانت منم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
1- عشـــــــــق بـــــی پــایــان
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد کافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود !
یکی از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است !
2-آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم زودی بیا[گل][گل]
باغبان در را نبند من فرد گلچین نیستم
من اسیر یک گلم دنبال هر گل نیستم.
هر که در سینه دلی داشت به دلـداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز
سلام.با مطالب جدید و دانشگاه و......اپم.منتظر حضور گرم و نظرات مفید شما هستم.
سلام دوست عزیز ممنونم که به وبم سر زدی هر موقع مطالب جالب و جدید تو وبت گذاشتی خبرم کن بای
جل الخالق!!!!!!!!!!!!!
سلام دوست عزیز
وبلاگ بسیار پر محتوایی دارید
خوشحال میشم از وبلاگ من هم دیدن کنید و تبادل ترافیک داشته باشیم
سلام
سال نو مبارک
مطالبتون زیباست
موفق باشید
____________$$$$$
___$$_________$$$
__$$$$_______$$$___$$$$$
_$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
$$$_$$$$___$$$__$$$$____$
$____$$$$_$$$$_$$$
_______$$-$$$$$-$$----$$$$$
____$$$$$$$$$$$$_$$$$_$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$
__$$$__$$$$$$$$$$$$________$
_$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$___$$$$_$$$_$$$__$$$$$
$___$$$$___$$__$$$$___$$$
____$$$_____$$___$$$____$$
____$$______$$$___$$$____$
____$$_______$$____$$$
____$________$$$____$$
____ _________$$$____$
_____________$$$
_____________$$$ ســـــــلام
____________ $$$
____________$$$
___________$$$ من آّپـــــــــــــــــــــم
_________$$$$$
________$$$$$
______ $$$$$ خوشحال می شم بیای
]نظر بدیا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ♥♥